جدول جو
جدول جو

معنی لاک کتل - جستجوی لغت در جدول جو

لاک کتل
صندلی چوبی که در شالی کاری جهت کندن جوانه برنج از خزانه مورد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ)
رودی خرد از آب راهه های هرمس در لیدیا. و پاکتل شهر سارد را مشروب میساخت و گویند این آب راهه پرک های زر با خود می آورد و ثروت مشهور کرزوس از این رود آوردها بود. این رود از کوههای ت م لوس جاری بود و به خلیج ازمیر میریخت، در تداول اروپائیان معاصر، منبع سرشار ثروت
لغت نامه دهخدا
(رِ تِ)
ژاک دو. ادیب و رمان نویس فرانسوی و عضو آکادمی فرانسه. مولد کرماتن (سائن - ا - لوار) به سال 1888 م
پیر لوئی. وی را ’لاکرتل انه’ نیز گویند. ادیب و قاضی فرانسوی. مولد متز. (1751-1824م.)
لغت نامه دهخدا
دهن گشاد، تله و دامی که با لاوک یا لگن درست کنند
فرهنگ گویش مازندرانی
دهن گشاد
فرهنگ گویش مازندرانی
گاوی که شاخ های باز داشته باشد
فرهنگ گویش مازندرانی